حالت شب
  • Saturday, 18 October 2025
خانم وزیر از شهید بابایی بیاموزید

خانم وزیر از شهید بابایی بیاموزید

عباس بابایی،‌ سرتیپ خلبان نورثروپ اف-۵ و اف-۱۴ تام‌کت نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران خود را در لباس بسیجی پنهان می‌کرد تا از تشریفات در امان باشد، امروز بهترین الگو برای مدیرانی است که از بازرسی ساده یک کیف هم می‌رنجند.

به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان؛ روزگاری نه‌چندان دور، پایگاه هوایی هشتم شکاری اصفهان میزبان مرد عجیبی بود، مدیری توانمند با کارهایی خاص و زیبا که دل هر آزاده‌ای را می‌نوازد و نشانی از تربیت یافتگان مکتب ایران اسلامی برای جهانیان است، شامگاه چهارشنبه اتفاقی عجیب در خاک این دیار افتاد که به یاد خاطره‌ای خاص و خواندنی از این فرمانده بزرگ افتادیم، خاطره‌ای که یکی از افسران پایگاه از سردار سرلشکر شهید عباس بابایی نقل می‌کند زمانی که فرمانده نیروی هوایی ارتش بود.مرام علی(ع)کجا، تشریفات مدیریتی کجا؟ستوان حسن دوشن در خاطرات خود می‌گوید: به‌اتفاق تیمسار بابایی به فرودگاه اهواز رفتیم تا با هواپیمای ترابری «130-C» که حامل مجروحین بود به تهران برویم عباس در فرودگاه بر روی چمن‌ها نشست و به من گفتکه بروم و مقدمات رفتنمان را فراهم کنم وقتی از او خواستم تا او هم بیاید گفت: آنجا خلبانان و کارکنان نیروی هوایی هستند و اگر مرا ببینند، یکی زمین می‌خواهد و دیگری وام می‌خواهد من هم که قادر به تأمین خواسته‌های آن‌ها نیستم در نتیجه شرمنده می‌شوم.به داخل ستاد رفتم وقتی فهمید با تیمسار بابایی آمده‌ام از من خواست تا او را به دفتر ستاد بیاورم وقتی بیرون آمدم دیدم بسیجی‌ها او را به کار گرفته‌اند و در حال حمل برانکارد به داخل هواپیماست، با توجه به آنکه می‌دانستم شهید بابایی تازه از جبهه برگشته و نیاز به استراحت دارد به افسر خلبان هواپیما گفتم: ایشان تیمسار بابایی هستند، کمتر از او کار بکشید.
 
آن خلبان با شنیدن این جمله شگفت‌زده شد و بی‌درنگ نزد تیمسار رفت و ضمن عذرخواهی از او خواست تا به داخل هواپیما برود من و تیمسار بابایی وارد هواپیما شدیم، به پیشنهاد او در کنار درب نشستیم اما خلبان با خواهش و تمنا از عباس تقاضا کرد تا به داخل کابین مخصوص خلبانان برود. شهید بابایی به‌ناچار به قسمت بالای کابین هواپیما رفت و خلبان برای انجام کاری هواپیما را ترک کرد، پس از چند دقیقه درجه‌دار مسؤول داخل هواپیما وارد کابین شد و با دیدن شهید بابایی که با لباس بسیجی در کابین خلبانان نشسته بود چهره‌اش را در هم کشید و با صدای بلند گفت: چه کسی به تو گفته اینجا بیایی؟ برو پایین!شهید بابایی بدون آنکه چیزی بگوید درحالی‌که سر به زیر داشت پایین آمد و در کنار من نشست هواپیما که آماده پرواز شد خلبان به همراه گروه پروازی از جلو هواپیما وارد شد و به‌محض دیدن تیمسار که در قسمت پایین نشسته بود با اصرار دوباره شهید بابایی را به قسمت بالا برد. اما وقتی هواپیما آماده پرواز شد. آن درجه‌دار پس از بستن در هواپیما وارد کابین خلبانان شد و با دیدن عباس بر سر او فریاد کشید؛ باز هم که تو بالا رفتی مگر نگفتم که جای تو اینجا نیست؟ بیا برو پایین اگر یکبار دیگر بیایی اینجا می‌زنم تو گوشت.هواپیما در حال حرکت در داخل باند بود و خلبانان گوشی به گوش داشتند و چیزی نمی‌شنیدند، شهید بابایی برای بار دوم از کابین پایین آمد و چند دقیقه بعد خلبان از طریق گوشی به درجه‌دار گفت: از تیمسار پذیرایی کن.
 
آن درجه‌دار پرسید؛ کدام تیمسار؟! خلبان درحالی‌که بر می‌گشت تا پشت سر خود را ببیند گفت: تیمسار بابایی که در عقب کابین نشسته بودند، کجا رفتند؟ درجه‌دار با شگفتی پرسید: ایشان تیمسار بابایی بودند؟سپس ادامه داد: قربان من که بدبخت شدم بنده خدا را دو بار پایین کشانده‌ام سپس به‌طرف ما آمد و به حالت خبردار در مقابل شهید بابایی ایستاد صورتش را جلو برد و به شهید بابایی گفت: تیمسار بزن تو گوشم، جان مادرت من بزن من اشتباه کردم.عباس به او گفت: «برادر من که هستم تا شما را بزنم؟! درجه‌دار جواب داد: تیمسار به خدا گفته بودند که مرام شما مرام حضرت علی (ع) است ولی نه تا این حد؟ و الله اگر حضرت علی (ع) هم بود با این کار من به حرف می‌آمد.تیمسار بابایی مرتب می‌گفت: استغفرالله این چه حرفی است که شما می‌زنید؟ درجه‌دار گفت: قربان خواهش می‌کنم تشریف بیاورید بالا اما عباس گفت: همین‌جا خوب است.او آمد و در کنار ما نشست و تا تهران پیوسته می‌گفت: تیمسار من را ببخش به علی(ع) مریدت شدم و شهید بابایی ساکت و آرام نشسته بود و صورتش گل‌انداخته و همچنان سرش پایین بود.
پایان یک خاطره، آغاز یک درساتفاق شامگاه چهارشنبه در گوشه شمالی و شرقی کشور بسیار عجیب بود و تاسف برانگیز، خبری از عزل مدیرکل فرودگاه اردبیل منتشر شد، البته صرف عزل یک مدیر، خبر عجیبی نیست، اما نکته خبر، علت این عزل است که ناراحتی خانم وزیر از انجام وظیفه یک سرباز وظیفه‌شناس و قانون‌مند برای بازرسی کیف وی ذکر کرده‌اند.گرچه روابط عمومی شرکت فرودگاه‌ها با انتشار بیانیه‌ای قصد فرافکنی و اتهام‌زنی به منتشرکنندگان این خبر را داشته و ادعای به حاشیه بردن دستاوردهای وزیر از سفر باکو را مطرح کرده است، اما شنیده‌ها حاکی از عصبانیت شدید خانم صادق از بازرسی است، مدیری که از دیار نصف جهان که روزگاری میزبان امثال عباس بابایی بوده به ساختمان وزارت راه، راه یافت؛ طرح این مسایل و موضوعات اصلا به مثابه زیر سؤال بردن خدمات و زحمات افراد نیست، بلکه تذکری برای رفع نواقص مدیران و نمایش مدیریت تراز انقلاب اسلامی به دنیا است که امید است با روی باز شنیده شود.
 
 
 

دیدگاه / پاسخ