در جستجوی سما
«امیدمان نسبت به روزهای اولی که فکر میکردیم ردی از سما در دوربینها پیدا میکنیم کمتر شده، اما هیچوقت ناامید نمیشویم... ما هنوز امیدواریم، امیدوار از اینکه بهزودی خود شما با سما مصاحبه کنید و خبر سلامتی او منتشر شود...».
به گزارش باخبرباش به نقل از ایسنا: سما سیمیران جهانباز دختر ۲۲ ساله اصفهانی، تابستان امسال همراه خانوادهاش به منزل یکی از اقوامشان در شیراز رفته بود. او شب بیست و پنجم تیرماه برای فروش یک قطعه طلای کوچک به طلافروشی رفت و تلفنی به مادرش خبر داد ۱۵ تا ۲۰ دقیقه دیگر به خانه میرسد، اما بعد از این تماس گوشیاش خاموش شد و از آن روز تا حالا هیچ خبری از او نشده است!
سردار قنبری، رئیس پلیس آگاهی فراجا درباره پرونده فقدان خانم جوان ۲۲ ساله اصفهانی که در سفر خانوادگی به شیراز مفقود شده، اینطور گفته که «این پرونده در شیراز در حال پیگیری است. بحث در این پرونده موضوع فقدان است و غیر از این موضوع چیز جدیدی به دست نیاوردهایم. تیم ویژه ما در پلیس آگاهی فارس در حال رسیدگی به این پرونده است و انشاءالله زودتر به نتیجه میرسیم و در خصوص آن هم اطلاعرسانی خواهیم کرد.»
افشین محمدی دره شوری، معاون دادستان مرکز استان و سرپرست دادسرای جنائی و جرائم امنیتی شیراز نیز با اشاره به اینکه «پرونده قضایی تحت نظر بازپرس شعبه ۱۳ دادسرای ویژه رسیدگی به امور جنایی و جرائم امنیتی شیراز در حال تحقیقات است، گفته که تاکنون ۳ نفر در این خصوص بازداشت شدهاند که ۲ نفر به دلیل ارائه دلایل مثبت بیگناه و با رفع ظن آزاد شدهاند و یک نفر کماکان در بازداشت به سر میبرد. او این را هم اضافه کرده که اقدامات پلیسی و اطلاعاتی با نظارت مقام قضایی همچنان ادامه دارد و همه دستورات لازم قضایی به ضابطین در جهت باز شدن گره این پرونده صادر شده است. ضمن اینکه اطلاعیههای صادر شده توسط خانواده سما جهانباز میتواند کمک شایانی به مرجع انتظامی برای پیگیری پرونده کند.»
حالا پرونده این دختر جوان در پلیس آگاهی شیراز همچنان باز است و اگرچه تاکنون چند سرنخ به دست آمده، اما هنوز هیچ ردی از سما پیدا نشده است.
خودتان را جای من بگذارید!
چند روز قبل سعید جهانباز، پدر سما که پیشازاین بارها از طریق فضای مجازی و رسانههای رسمی برای پیدا شدن دخترش درخواست کمک کرده بود، چند روز پیش با انتشار ویدئویی دیگر، میگوید: «خیلیها به من میگویند حرف نزن، پست و استوری نگذار، هیچ کاری نکن، برای تو بد است، اما مگر بدتر از این هم هست که تکه جانت، فرزندت، دخترت دو ماه گم شده باشد!؟ من باید به چه کسی بگویم؟ از چه کسی کمک بخواهم؟ من را راهنمایی کنید».
او با بعض و خشم میگوید: «دختر ۲۲ ساله من گم شده و باید بدانم خودش یا جسدش کجاست؟ من فقط بچهام را میخواهم و هیچچیز دیگری نمیخواهم. خودتان را جای من بگذارید و فرض کنید فرزند خودتان گم شده است!»
پدر سما به خاطر فشارهای زیاد روحی که این مدت تحمل کرده، حالا حال و روز خوشی ندارد و نمیتواند با ما گفتوگو کند، اما سالومه، خواهر سما که هم پای پدرش در این مدت به دنبال ردی از خواهر گمشدهاش بوده، از تلاشها و پیگیریهایش برای پیدا شدن سما به ایسنا میگوید.
سالومه جهانباز یکبار دیگر ماجرای گم شدن سما را برایمان بازگو میکند و میگوید: دو ماه و دو روز است هیچ خبری از سما نداریم. او شب بیست و پنجم تیرماه برای خرید بیرون رفته بود و دختر عمهام به او گفته بود حالا که بیرون میروی این گوشواره کوچک را هم برای من بفروش. قرار بود خانواده همان شب یا فردا صبح به اصفهان برگردند، سما هم بعدازاینکه به طلافروشی میرود و گوشوارهها را میفروشد، ساعت ۹ و ۵۷ دقیقه شب با مادر تماس گرفته و گفته یک ربع تا بیست دقیقه دیگر به خانه عمهام میرسد. بعدازآن گوشی سما خاموش شده و هیچ تماس، رد و نشانی از او نداریم.
خواهر سما توضیح میدهد: ما مهمان منزل عمهام در شیراز بودیم و خیابان معالی آباد هم خیابان سر راستی است که فاصله زیادی با منزل عمهام ندارد. سما دانشجوی مشاوره بود و در اصفهان تحصیل میکرد. یک دختر ۲۲ ساله که نه مشکل خاصی داشت، نه دشمنی و اختلافی و نه عشق و عاشقی، هیچکدام...
از گمانهزنی درباره فرار تا دزدیده شدن سما
روزهای اولی که خبر گم شدن سما مطرح شد برخی گمانهزنیها درباره احتمال فرار او مطرح بود، اگرچه همه این گمانهزنیها منتفی شد. خواهر سما دراینباره میگوید: از همان روزهای اول هم این فرضیه مطرح نبود، خواهرم مشکلی در زندگی شخصی و خانوادگیاش نداشت و دوستانش هم این موضوع را تائید کردهاند. الان دیگر صد در صد میدانیم سما دزدیده شده است، اگرچه ما از اول هم مطمئن بودیم و پلیس آگاهی هم به همین نتیجه رسید.
خانواده جهانباز همان شب که خبری از برگشت سما نمیشود به کلانتری میروند و خبر از گم شدن او میدهند. خواهر سما که یادآوری آنچه در این مدت به خانوادهاش گذشته برایش سخت است، میگوید: وقتی ۲۰ دقیقهای که سما گفته بود، نیم ساعت شد، با او تماس گرفتیم اما گوشی خاموش بود. ۲۰۰ تا ۳۰۰ متر بعد از محل سوار شدن تاکسیها، گوشی سما از دسترس خارج شده؛ حالا یا گوشی از ماشین بیرون پرت شده و یا هر چیزی، اما در هر صورت هیچ ردی از گوشی هم پیدا نشد.
سما همان شب پیام صوتی برای یکی از دوستانش فرستاده و میخواسته درباره موضوعی با او حرف بزند. خواهر سما درباره این پیام توضیح میدهد: ساعت ۹ و ۲ دقیقه همان شبی که سما گم شد، به دوستش پیام داده و میخواسته راجع به موضوعی با او صحبت کند، اما دوستش آن زمان آنلاین نبوده و پیام را دیر گرفته است. البته این پیام حتی قبل از ورود سما به طلافروشی فرستاده شده است. شاید یک درد و دل دوستانه بوده، اما چون دوستش جواب نداده نمیدانیم میخواسته چه موضوعی را مطرح کند.
اجازه ندارم در مورد سرنخها چیزی بگویم
خانواده جهانباز در این مدت پیگیریهای زیادی برای پیدا شدن سما انجام دادهاند که اگرچه هنوز به نتیجه نرسیده، اما همچنان ناامید نشدهاند. سالومه با بیان اینکه پلیس در این مدت بیکار ننشسته بوده و قدمبهقدم پیش رفته، میگوید: تمام آگاهی شیراز باوجود پروندههای زیادی که دارند بهنوعی درگیر این پرونده شدهاند و دارند تلاش خودشان را میکنند، اما در مورد سرنخها اجازه ندارم چیزی بگویم.
سالومه جهانباز با اشاره به اینکه متأسفانه در مسیر برگشت سما دوربینی وجود ندارد، یادآور میشود: اگر دوربینی در مسیر بود شاید همان روزهای اول مشخص میشد سما سوار چه ماشینی شده و خیلی زود ردی از او پیدا میشد.
فقط امیدواریم...
حالا فضای مجازی پر از تصاویر و اخبار مربوط به گم شدن سما است، موضوعی که توسط خانواده جهانباز رسانهای شد، به امید اینکه شاید ردی از دختر گمشده پیدا شود. سالومه جهانباز با اشاره به اینکه درست ۱۵ روز بعد از گم شدن سما تصمیم به رسانهای شدن این ماجرا گرفتهاند، توضیح میدهد: میخواستیم این موضوع را رسانهای کنیم تا شاید از این طریق بتوان سما را پیدا کرد، حالا هم امیدواریم، فقط امیدوار...
اتفاق تلخی که برای خانواده جهانباز افتاده پیشازاین برای خانوادههای دیگری هم افتاده، اما خانواده جهانباز آنقدر درگیر ماجرای گم شدن دختر جوانشان هستند که اطلاعی از سرنوشت خانوادههایی که تجربههای مشابه داشته و راههایی که آنها برای پیدا کردن عزیزانشان رفتهاند ندارند.
از خواهر سما درباره شماره تماسی که برای پیدا شدن ردی از سما اعلام کرده میپرسم و اینکه آیا در این مدت کسی توانسته کمک یا راهنمایی بکند؟ او میگوید: متأسفانه هیچ کمکی! در روز شاید هزاران تماس و پیام و تماس صوتی زیادی دارم، حتی ساعت ۴ صبح تماس دارم اما اصلاً گوشیام را سایلنت نمیکنم و در کنار همه کارها سعی میکنم همه را جواب بدهم، چون چشم انتظار خبری از سما هستم.
تماسهایی برای معرفی رمال و فالگیر!
او ادامه میدهد: در این مدت خیلیها زنگ میزنند، پیام میدهند، از سما سراغ میگیرند و یا عده زیادی میگویند شمارهای کسی را به شما میدهیم که میتواند آدرس سما را به شما دهد، فال و سر کتاب بگیرد و ... از اینجور مزاحمتها زیاد داریم! البته برخی هم پیام میدهند ما این نذر را کردهایم و این ختم را برداشتهایم، اینها باعث دلگرمی است و کمی آراممان میکنند که میگویند ما منتظریم شما خبر خوش سلامتی و پیدا شدن او را بدهید.
گلایههایی هم از برخی سو استفادهها از این ماجرا دارد و اظهار میکند: این وسط عدهای هم سو استفاده میکنند و پیجهای مشابه میسازند، حتی ممکن است درخواست مالی کنند که همه را تکذیب میکنیم. برخی هم میگویند سما پیش خودشان است و برای جذب فالور این کار را میکنند! این حاشیهها هست، اما ما فرصت اینکه انرژی برای جواب دادن به آنها بگذاریم نداریم، ما انرژیمان را برای جستوجوی سما نیاز داریم.
چهرههای مشهور و شناخته شده برای مردم هم به گم شدن سما واکنش نشان داده و عکس او را در صفحات مجازیشان منتشر کردند تا شاید خبر و ردی از او پیدا شود. سالومه تأکید میکند این روش جستوجو برایشان دردسرهایی داشته، اما آنها بیشتر به جنبههای مثبت آن توجه میکنند، اگرچه جنبههای منفی هم کنار آن وجود دارد.
هیچ تماسی را بدون پاسخ نمیگذاریم
او این را هم اضافه میکند که تنها هدف از این اطلاعرسانیها این بود که به پیدا شدن سما کمک کند و یا سرنخی بدهند، به خاطر همین است که سالومه در این مدت تلاش کرده هیچ تماسی را بدون پاسخ نگذارند، چون فکر میکنند ممکن است سما حتی برای چند ثانیه توانسته باشد یک گوشی پیدا کند و تماسی بگیرد.
اگرچه رسانهای شدن این ماجرا بازتاب زیادی داشته، اما خواهر سما میگوید تا الان کسی از آنها نخواسته که درباره این ماجرا صحبت نکنند، چون پلیس هم در این ماجرا کمکاری نکرده و دارند تمام تلاششان را میکنند.
خانواده جهانباز این روزها هیچکدام حال روحی و جسمی خوبی ندارند و روزهای بسیار سخت و پر التهابی را سپری میکنند. مادر مشکل قلبی پیدا کرده و همین چند روز پیش در بیمارستان بستری شده، پدر هم حال و روز خوبی ندارد.
خواهر سما با بیان اینکه ما ساکن اصفهان هستیم اما الان دو ماه است منزل عمهام هستیم و به غیر از خودمان همه فامیل بهم ریخته و آشفتهاند، خاطرنشان میکند: روزهای اول امید خانواده خیلی بیشتر بود. اول امیدمان به خدا بود و بعد گفتیم دوربینها را چک میکنیم و ردی به ما میدهد، اما متأسفانه دوربینی نبود، حالا بعد از دو ماه هنوز نمیدانیم چه به سر سما آمده است.
او تأکید میکند فرقی ندارد پرونده در اصفهان باشد یا شیراز، ای کاش هیچوقت و هیچ کجا این اتفاق نیفتاده بود، اما اگر اصفهان بود حداقل رفتوآمد و زحمت برای اقوام نداشتیم.
حالا دیگر اشک امان خواهر سما را بریده و با صدایی که بهسختی شنیده میشود میگوید: امیدوارم کسانی که این کار را کردهاند یک جایی دلشان به رحم بیاید. واقعاً نمیدانم چه بگویم، ماجرای گم شدن سما خیلی رسانهای شده و عملاً همه در جریان قرار گرفتهاند، پلیس آگاهی هم خیلی پیگیر است، اما هنوز هیچ خبری از سما نیست.
سالومه جهانباز در خاتمه بار دیگر از مردم میخواهد اگر رد و نشانی از سما دارند به این خانواده اطلاع دهند و آنها را از این چشم انتظاری و پریشانی نجات دهند و میگوید: امیدمان نسبت بهروزهای اول کمتر شدهT اما هیچوقت ناامید نمیشویم و میدانیم به همین زودی اول خدا و بعد پلیس آگاهی کمک میکند تا انشاءالله سما به خانواده برگردد.
هنوز رگههایی از امید در دل خانواده جهانباز زنده است و خواهر سما در پایان این گفتوگوی غمانگیز، این امید را به ما میدهد که بهزودی با سما مصاحبه کنیم و خودمان خبر سلامتیاش را منتشر کنیم.
دیدگاه / پاسخ
موارد مرتبط
محبوبترین مطالب
مجموعه ها
خبرنامه
با عضویت در خبرنامه از جدیدترین اخبار روز مطلع شوید!